تهوع آورترین سوالهای فامیلی
غضنفر سرطان داشته، میره مشهد خودشو با قفل و زنجیر میبنده به پنجرة فولادی و کلید رو هم قورت میده، میگه: تا شفا نگیرم نمیرم! بعد یک ساعت خبر میرسه که تو حرم بمب گذاشتن، ترکه یک کم دست و پا میزنه، بعدِ یک مدت داد میزنه: یا حضرت ابولفضل منو از دست این امام رضا نجات بده!!! چند دلیل عمده شهادت غضنفر در جنگ: 1. پرتاب اشتباه ضامن بجای نارنجک 2. پرتاب قلوه سنگ به پره هلیکوپتر 3. سوراخ کردن ماسک شیمیایی برای ورود بهتر هوا 4. باز کردن پنجره زیر دریایی برای تهویه هوا 5. گرفتن پروانه در میدان مین
6. بای بای کردن با دیده بان های دشمن نگاه کردن به لوله تفنگ جهت اطمینان از خروج صحیح گلولهمعلم از دانشجویان رشته زیست شناسی پرسید: اگر خون (گودرز) را با خون (نازیلا )که هر دو از دو گروه خونی هستند، مخلوط کنیم چه خونی به دست می آید؟ غضنفر گفت: گودزیلا یک روز یک نابیناهی یک رنده تو خیابون پیدا میکنه دست میکشه روش بعداز چند دقیقه میگه:این چرت و پرت ها چیه این جا نوشتن غضنفر میبینه کوه ریزش کرده و همون موقعه یه قطار میومده فورا پیرهنشو اتش میزنه تا قطار متوجه بشه تا قطار توقف میکنه غضنفر نارنجک میندازه زیره قطار میگن بابا این چه کاری بود؟میگه اخه من همیشه دهقان فداکارو با حسین فهمیده قاطی میکنم یه بار بچه ای از پدر خسیسش ده هزار تومان پول خواست . پدر گفت : چی ؟ نه هزار ؟ هشت هزارو می خوای چه کار؟ تو هفت هزار هم زیادته چه برسه به شش هزار! بابام به من پنج هزار نداده که حالا من به تو چهار هزار بدم. حالا سه هزارو می خوای چی کار؟ دوهزار کافیه ؟ بیا این هزار تومنو بگیر.بچه می شماره می بینه پانصدتومنه!!! دعای حیف نون بعد از نماز: خدایا! مواظب خودت باش! يك ماه از محرم گذشته بوده ولي هنوز تو شهر صداي سينهزني ميومده. مردم ميرن پي ماجرا، ميبينن دسته تركها تو كوچه بن بست گير كرده؟! غضنفر میره وسط دوتاخر میشینه میگه افسانه ی سه برادر ترکه زنگ میزنه خونه ی دوست دخترش،بابای طرف گوشی رو بر میداره ترکه هول میشه میگه:ساعت بیست و سی وهفت دقیقه! ترکه مامور آتش نشانی میشه،میره مشعل المپیک را خاموش میکنه! ترکه میره مرغداری جو میگردش تخم میزاره! ترکه خودکارش تموم ميشه ترک تحصيل ميکنه ! ترکه ميره نماز جمعه جو ميگردش موج مکزيکي درست ميکنه! میگن تو بهشت نیم ساعت که درس خوندی مامانت میاد با یه لیوان چایی و یه کیک شکلاتی میگه عزیزم خسته شدی دیگه بسه برو فیسبوکت رو چک کن… ٣تا اُسکول دیر به قطار میرسن دنبال قطار میدون ، ٢تاشون با هر بدبختى سوار میشن ، سومى نمیرسه شروع میكنه به خندیدن قیامت میشه خدامیگه امام و پیغمبر بهشت بقیه برن جهنم غضنفر میره تو صف اماما میگه منم امامم. فرشته ها میبرنش پیش خدا میگن این میگه من امامم . وقتی خدا غضنفر رو آفرید فرشته ها پرسیدن تعظیم کنیم ؟ خدا گفت نه سنگ تو دستشه فرار کنید!
جوك های توپ فقط بيا تو بخند درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |